گفتارهای من

  در فضای مجازی مطلبی را به دفعات دیده ام که در آن از بی توجهی جامعه ما به زنان اشاره شده و از مدتها پیش در حال بازپخش است. در آن مطلب گفته شده که در ایران هیچ شهر یا محله ای را به نام زنان نامگذاری نمی کنند. این ادعا برای من که یک اهوازی هستم و خلاف آن را در ذهن دارم باور کردنی نبود زیرا تا جایی که من به خاطر دارم ...    دنباله ...

گفتارهای من...

  در جایی خواندم که در سال 1355 «والری ژیسکاردستن» رئیس جمهور وقت فرانسه به ایران آمده بود، شاه برای رئیس جمهور فرانسه از برنامه ده ساله توسعه ایران برای رسیدن به ژاپن سخن می گفت. «ژیسکاردستن» که در طول گذر از خیابان های تهران، وضعیت گلکاری و حصار دور گلهای خیابان ها را دیده بود به شاه گفت: برای ملتی که ناچار است گل گفتارهای من...ادامه مطلب

  امروز که گزارش آتش سوزی قهوه خانه ای در اهواز را از تلویزیون نگاه می کردم چشمم به پدر حسن حیدری افتاد که می گفت پسرم، حسن حیدری در بین جان باختگان است. یکه خوردم. می خواستم به خودم بقبولانم که تشابه اسمی بوده ولی قیافه پدرش را با اینکه بیش از ده سال بود ندیده بودم، می شناختم. متأسفانه حسن دچار مرگ دلخراشی شده بود. گفتارهای من...ادامه مطلب

  مدتی است که خبر هایی از اعتراض های مردم کازرون در خصوص طرح تفکیک شهرستان کازرون به دو شهرستان می شنویم ولی از جزئیات این طرح و خواسته های مردم کازرون چیزی نمی شنویم و در نتیجه، این اعتراضات برای ما تعجب آور می نماید زیرا این یک روند طبیعی است که با توسعه شهر ها و ...  دنباله ...

 

گفتارهای من...

  بسیاری از هم میهنان ما و حتی بعضی مسئولین درجه اول کشور اعتقاد دارند که کار های مملکت ما را خدا و یا صاحب الزمان پیش می برد. بعضی ها نیز به زبان عامیانه می گویند که کار های مملکت روی هوا است!! از شما چه پنهان که من نیز همین اعتقاد را دارم ولی این دغدغه را نیز دارم که اگر ...    دنباله ...

گفتارهای من...

  یک حکایت قدیمی داریم که می گوید در زمان های قدیم شخصی می خواست برای پسرش به خواستگاری برود. به پسر گفت وقتی به خانه دختر مورد نظر رفتیم در جای بالای اتاق بنشین و از گفتن حرفهای سبک پرهیز کن و حرفهای بزرگ بزن تا داماد شایسته ای به نظر بیایی. به خانه دختر مورد نظر رفتند و پسر رفت ...    دنباله ...

گفتارهای من...

  شهریور ماه برای ما خوزستانی ها هوای شرجی را تداعی می کند. هوای شرجی، هوایی است گرم همراه با رطوبت بالا. در شهریور بیش از ماه های دیگر سال هوا شرجی می شود و چون این روزها همزمان با رسیدن خرما هستند، به خرما پزان مشهورند. شرجی گویش محلی واژه شرقی است که ...         دنباله ...

 

گفتارهای من...

  امروز از زبان آقای نوبخت سخنگوی دولت شنیدیم که طبق مصوبه مجلس افزایش حقوق کارکنان را به میزان ده درصد و به صورت پلکانی اعمال خواهند کرد. او گفت که افزایش حقوق کارکنان و مستمری بگیران، بین شش تا دوازده درصد و با میانگین ده درصد خواهدبود. از نظر من به عنوان یک بازنشسته تأمین اجتماعی این روش غیر عادلانه و خلاف شرع است زیرا همه ما در طول خدمت، درصد ی گفتارهای من...ادامه مطلب

  دیروز در اخبار شنیدم که مجلس، پیشنهاد دولت در لایحه بودجه سال 97 مبنی بر انجام مطالعات برای انتقال آب دریای خزر به سمنان و فلات مرکزی ایران را نپذیرفت. خیلی تعجب کردم. نه به خاطر اینکه این پیشنهاد رد شد بلکه به خاطر اینکه چگونه هیئت دولت چنین پیشنهاد غیر عقلایی را داده است. در سالهای پیش و در زمان دولت احمدی نژاد شنیده بودم که چنین قصدی وجود دارد ولی هیچگاه باورم نشد که این حرف جدی باشد و فکر می کردم یک شوخی برای تخریب احمدی نژاد است.  در حدود سی سال پیش شخصی در بازار عبدالحمید اهواز دکان داشت که به شیرین عقلی معروف بود. از جمله کار های او این بود که پشت شیشه مغازه خود تکه کاغذ هایی می چسباند که روی آن تراوشات مغز خودش را بیان می کرد. مثلاً روی یکی از آنها زیر عنوان «چگونه خانه ای عطر آگین بسازیم» نوشته بود که کافییست هنگام ساختن خانه خود مقداری عطر در ملات دیوار های خانه بریزید تا برای همیشه خانه تان عطر آگین شود!! رهگذران نیز وقتی به مغازه او می رسیدند، نگاهی به شیشه آن می انداختند تا ببینند مطلب تازه ای نوشته شده یا نه؟ من نیز گاهی چنین می کردم. روزی روی یکی از این تکه کاغذ ها همین طرح انتقال آب به کویر از دریا را خواندم و کلی خندیدم ولی حالا فکر می کنم نکند او عاقل بوده و ما اشتباه می کردیم؟ به آقای روحانی پیشنهاد می کنم در اسرع وقت کسی را به بازار عبدالحمید اهواز ب گفتارهای من...ادامه مطلب

  آذر ماه امسال سفری به تهران داشتم. از فرصت استفاده کردم و سری به مرقد «بی بی شهربانو» در حومه شهر ری زدم. سالها بود که دوست داشتم بر سر مزار این بانوی بزرگ بروم و ادای احترام کنم. زیرا در تاریخ ایران به جز او اسیر دیگری نمی شناسم که هم نام و هم نشان از او بر جای مانده باشد. اسیران به نام دیگری می شناسیم ولی نشانی از آنها باقی نمانده است.  این سرزمینی که اینک آن را میهن خود می دانیم میراثی است که با ریخته شدن خون صدها هزار نفر و تحمل رنج اسارت عده ای بی شمار به ما رسیده است. در این میان اسرا سرنوشت غم انگیزتری داشته اند. آنها شاهد شکست کشور و از دست دادن هست و نیست خود و کشته شدن عزیزان و اعضای خانواده خود بوده اند، تحقیر و شکنجه شده اند و از همه بد ترنه تنها مجالی نداشته اند که به سوگ عزیزان خود بنشینند بلکه در آن حالت غمبار ناچار بوده اند که راهی طولانی را در شرایط سخت جسمی بپیمایند. بعضی در راه جان داده اند و بعضی دیگر که به مقصد رسیدند یا به عنوان برده و غنیمت جنگی به کار گرفته شدند و یا به فروش رسیدند. از این رو من همواره وظیفه خود دانسته ام که سپاسگزار آنها باشم و شادمانم که فرصتی دست داد که به این بانوی رنج کشیده به نمایندگی از همه اسرای تاریخ سرزمینم ادای احترام کنم.برچسب‌ها: بی بی شهربانو گفتارهای من...ادامه مطلب